جریان مشهد رفتن و تعبیر خواب

قلم های شکسته سابق
 
آخرین مطالب
 
حمایت میکنیم از
جریان مشهد رفتن و تعبیر خواب

بسم الله الرحمن الرحیم 

جاتون خالی رفته بودم مشهد به همراه طلاب محترم حوزه علمیه به قصد زیارت امام رئوف که خیلی به ما خوش گذشت لازم به ذکر است که بنده دو بار مشهد رفتم اولین بار بچه بودم که رفتیم با خانواده محترم مشهد و من چیز زیادی نمیفهمیدم و اصلا زیارت نمیدونستم چیه و بار دوم این دفعه بود که تنهایی یعنی بدون خانواده و همراه طلاب رفتم که در این سری که رفتم بر من اموراتی گذشت که بنده خالی از لطف ندیدم که برای شما که بنده رو نمیشناسید و بقیه دوستان که میشناسن تعریف کنم ...

جریان رو این طور براتون تعریف کنم که همش از خواب شروع شد بنده یه چند ماهی بود که خواب نمیدیدم و موقعی که مشهد بودیم خواب دیدم که دست ها به حالت ضربدری روی سینه ام هستن و یک نفر که من نمیشناسم داره فشار میده و من هم به دیوار چسبیدم و همینطور که داشت فشار میداد من به اون شخص گفتم مگه شما خمس و ذکات نمیدید؟؟؟؟ اون هم در جواب گفت ما خمس و ذکات نمیدیم و بعد من حس کردم در لبه ی یک تخت هستم و نمیتونستم حتی پلک هام رو تکون بدم و هی تغلا میکردم و میخواستم خودم رو از لبه تخت پایین بندازم تا یک نفر بشنوه صدای افتادن من رو و بیاد کمکم و من از خواب بیدار شدم ....

یک توضیح بدم که در سفر مشهد مدیر حوزه ما که شخصی فلسفی و عارف مسلک است همراه ما بود و قبلا دیده بودم که طلاب میرن و خواب هاشون رو تعریف میکنن و ایشون تعبیر میکردند خواب ها رو(دوستان اگر مایل بودید پیام بدید در خصوصی تا معرفی کنم ایشون رو براتون) و من دیدم این استاد بزرگوار رو خدمت ایشون تعریف کردم خوابم رو و ایشون فرمودند تو خسیس هستی و دست به خرجت خوب نیست و خرج کن خدا میرسونه و خدا بیشتر از اون چیزی که فکر میکنی میرسونه و  به خانم هایی که میان درخواست صدقه میکنن توجه بیشتری داشته باش و کمک کن توصیه هایی فرمودند .............حالا قسمت جالب اینجاست که واقعا که به خودم که نگاه کردم دیدم تقریبا 4-5 ماه هستش که صدقه ندادمم و همش به بهانه این که بعدا میدم یا صندوق صدقات سر کوچه میندازم همینطور پشت گوش انداخته بودم و داشتم همنطور پول هارو جمع میکردم و......

بنده هم به فرمایش استاد گوش کردم و ریا نباشه به نیازمند هایی که سر راه میدیدم کمک میکردم و  شبی که به حرم امام رضا (ع) رفتم دست کردمتو جیبم دیدم همش پول درشت هستش گفتم خورد میکنم و مبلغ کمتری را می اندازم بعد یاد فرمایش استاد افتادم و با غلبه به نفسم پول رو انداختم  حالا این همین جا بماند و ادامه را بخوانید..... 

شب همون روز من دو باره خواب دیدم این بار خواب دیدم که شلوارم را از زانو به پایین اتیش زدم خودم و دارم خاموش میکنم و اطرافم هم اشخاصی هستند که چهرشون رو نمیبینم  ولی میدونم که هستن و دارن من رو نگاه میکنن و من بعد از خاموش کردن پام رو داخل تشتی اهنی گذاشتم و گوشت پاهام کنده شده بود مخصوصا کف پام و همراه این کنده شدن روغنی هم از پام چکه میکرد و من منتظر بودم که که این روغن از پام بچکه و تموم بشه  و من با تو جه به تعبیر خیلی خوب خواب قبلی این را هم به استادم تعریف کردم و  این رو به شما عرض کنم قبل از این که تعبیر این خواب رو تعریف کنم بنده موقعی که نماز میخوندم تو حرم امام رضا (ع) یا زیارت میکردم حس میکردم این زیارت و این عبادت من به جایی نمیخوره یعنی کسی نیست که بشنوه صدای من رو و من هم بی رغبت شده بودم در عبادت ......حالا تعبیر خواب رو استاد اینجور بیان کردند که : من نسبت به اعتقاداتت سست شدی و باید اعتقاداتت رو قوی کنی حالا هر جور که هست اگه با صحبت هست با صحبت اگه با استدلال هست با استدلال و....

بنده هم به استاد جریان خودم رو تعریف نکردم  و همینجور در حکمت این کار ها فکر میکردم و کلا تعجب کرده بودم تا شب که میخواستیم بریم حرم با استاد که من هم خودم رو رسوندم تا با استاد برم و به استاد گفتم که من در زیارت و عبادت چنین میشم و استاد هم فرمودند این همون تعبیر خوابت هستش و من هم گفتم بله متوجه شدم و از شما میخوام راه چاره ای نشونم بدید که ایشون توصیه هایی کردند که از گفتن اون ها معذورم  و اون شب هم زیارت و هم عبادت بهم چسبید طوری که نماز هزار قل هو الله رو همه اش رو سرپا خوندم(این رو بگم که بنده پا درد شدید دارم و نمیتونم زیاد سر پا وایسم و یا راه برم ) 

حالا موقعی که داشتیم  برمیگشتیم یکی از دوستان داشت انگشتر میخرید و مقداری پول احتیاج داشت بنده هم در جیبم 20000 هزار تومان بیشتر نداشتم و همه اش رو قرض دادم که پانزده هزار تومان به مصرف ایشان رسید و 5 هزار تومان هم به مصرف بنده و جیب مبارک خالی خالی بود و حساب هم خالی خالی بود .....وقتی برگشتیم تهران بنده پول اتوبوس که 500 تومان باشد  نداشتم و یکی از دوستان حساب کرد و اومدیم حوزه و فردا صبح به فکر این بودم که از یک نفر از دوستان صمیمی 1000 تومان بگیرم برم خونه و پول بردارم (شاید بعضی بگید که چرا به پدرت نگفتی که برات پول واریز کنه به حسابت؟؟؟ باید بگم که بنده فقط از این جهت که اسباب زحمت پدرم نشم و ایشون کارشون رو رها نکنن دیگه اطلاع ندادم و سعی کردم سر و ته قضیه رو یه جوری هم بیارم) کمی بعد از این فکر یکی ازدوستان اومد گفت که : ببخشید که پولت دیر شد شرمنده من هم در حال تعجب بودم که 90000 هزارتومانی که قبلا به ایشون قرض داده بودم اومد تو دستم .....این هم تعبیر و عمل به فرمایش استاد که واقعا درسی شد برام که خیلی چیز ها برام روشن شد یکیش این بود که هیچ چیز بی حکمت نیست و از همه مهمتر خدا هنوز حواسش بهم  هست....

این بود جریان مشهد بنده از تاریخ 13 الی17 بهمن 

و این خاطره در 20 بهمن نوشته شده

 

 این عکس در تاریخ 4 تیر 94 اضافه شده:

 

 

 

 

 

پیشنهاد ما :

این مطلب را هم مشاهده کنید : 

جریان مشهد رفتن و دفتر شفاء یافتگان امام رضا (ع)

 

 

 

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

علیزاده
ساعت17:59---1 فروردين 1395

باسلام و خسته نباشید.

خواب دیدم با خواهر و مادرم رفتیم مشهد ولی راه رفتن به حرمو بلد نبودیم.

اینم بگم یکبار هم خواب دیده بودم رفتیم قم /درحالی که تا حالا نه قم یا به حرم رفتم و نه مشهد و حرم امام رضا/ حرم حضرت معصومه(س) به مادرم روی پله های حرم حضرت معصومه گفتم دیگه بیاید بریم مشهد در این حال گفتم اول بریم کوفه بعد مشهد.

لطفا جواب این دو تعبیر خواب رو بدید.

با تشکر.

درضمن من معلول جسمی و حرکتی هستم و خیلی آرزو دارم و حسرت رفتن به مشهدو میکشم برای توسل به امام رضا تا شفای منو از خدا بخواد.

اگه میشه تعبیر این 2خوابو شفاف بگید.
پاسخ: سلام

کاش می گفتید که خواب قبل از اذان صبح بوده یا بعد چون مهم هستش

. ان شاالله بعد تعطیلات از استادم می پرسم و پاسخ رو نمایش میدم . 



محمدی
ساعت20:08---10 مهر 1394
دتی هست دنبال کسی می گردم که خواب هام رو تعبیر کنند و امروز اتفاقی با صفحه ی شما رو دیم خواهش می کنم از استاد تعبیر خواب هام بپرسید .واقعا لطف می کنید و دعا گوتون میشم .چندین بار خواب دیدیم که مشهد رفتم و همچنین خواب دیدم از جایی دارم بالا می رم و قتی به قله اش رسیدم دستم رو بلند کردم و دستی از آسمان بیرون او مدو دستم رو گرفت بازم ممنونم
پاسخ: با سلام چشم بنده از استاد میپرسم و پنج شنبه خدمتتون عرض میکنم.
پاسخ:سلام فرمودند استاد : خیر است اگر قبل از اذان صبح دیده باشید.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

موضوعات مرتبط: خاطرات طلبگی، ،
برچسب‌ها:
 

 تبادل لینک هوشمند 

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان قلم های شکسته و آدرس imamsadiq.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.